فیلم The Light House (فانوس دریایی ) به کارگردانی رابرت اگرز است در سال 2019 اکران شده است
سینمانیوز : نگاهی به فیلم The Light House 2019
نویسنده » فاطمه فریدن
فیلم فانوس دریایی درحقیقت نمادی از اتاق تنگ و تاریکی است که انسانها با حضور در آن فقط قادر هستند برخی از خصایص خفته و بازگو نشده در وجود خویش را به وقت بحران ابراز کنند. به همین علت است که هویتِ واقعی کاراکترها در ترکیبی استعاری که بیش از هر چیز تداعیکننده فرامین و خواستههای خدایان یونان باستاناند، به منصه ظهور میرسد. رابرت ایگرز در این فیلم با یاری جستن از ریشههای اساطیری و بعضا فراموششده انسانی در صدد ارائه تصویری سمبلیک از طمع و ستمگری انسان ها نسبت به یکدیگر است.
توماس با وجود آن که در طول فیلم حالتی ریاستمابانه و قدرتطلبانه به خود گرفته اما روحیه او به طرز غیرمنتظرهای حساس و شکننده است. او به واسطه سالها کار کردن در این فانوس دریایی دچار عقدههای فراوان و پنهانی در وجود خویش شده و اکنون با حضور وینزلو به عنوان زیردست دست به استعمار و تحقیر کردن این مرد جوان برده است. با وجود آن وینزلو بخشی از تنهایی و انزوای توماس را پر کرده و او در کنار یک مرد جوان بسیار خشنود تر از سابق به نظر می رسد، اما با این حال حالت ریاستطلبانه و غرور کاذب و بیش از حد او همچنان باقی است. از جهت دیگر، وینزلو نیز درست زمانی که با یک چرخش ناگهانی در موقعیت فرمانده قرار گرفته و توماس را در حس و حالتی تحقیرکننده مشاهده میکند، اعمال ناشایست او را به شکلی انتقامجویانه تلافی میکند.
یکی از سکانسهایی که ویرانی نهایی این دو کاراکتر را به صورتی عیان به نمایش گذاشته و نابودی ارزشهای انسانی را به واسطه طمع و زیادهخواهی به واضحترین شکل ممکن نمایش میدهد، صحنه زنده به گور کردن توماس توسط وینزلو زیر خروارها خاک است. با این حال توماس در لحظات پیش از مرگ خود نیز حتی دست از بیان آرزوها برنداشته و همچنان که خاک زیادی را میبلعد، با زبانی اساطیری هذیانهایی شعرگونه بر زبان میراند. کتمان زندگی در این لحظات از نگاه توماس بسیار دور از تصور است و او تا حد امکان میکوشد وینزلو را از عملی که در آن حالات نامعقول مشغول به آن است بازدارد. وینزلو درواقع به واسطه درگیری ذهنی و فیزیکی متناوب با توماس دچار حالت های عصبی مکرر شده و در یک اقدام غیرانسانی به دفن کردن توماس ترغیب میشود. چیزی که وینزلو در آن لحظات از آن آگاهی ندارد، مرگی زودهنگام است که در فاصله زمانی اندک و پس از مرگ توماس دچار شده و بدن اش خوراک مرغهای دریایی میشود.
کاراکترهای فانوس دریایی به واقع در فضایی وهمآلود و منزجرکننده از شرم و هویت انسانی و تعمیمیافته در اتمسفری اکسپرسیونیستی و رعبانگیز با کادری نامعمول و فضای پرتنشِ اکسرپرسیونیستی و در حاشیه صوتی آزاردهنده زیست میکنند. فیلمساز ماجرای رخ دادن اتفاقات را به فضایی متروکه و ناآشنا انتقال میدهد که نمادی از سبعیت و انزوای انسانی است. این حالت بدوی و اغواکننده در تماشاگر بیش از آن که تداعیگر گذشته تاریخی در ذهن انسان باشد، یادآور تنهایی انسان در عصر کنونی است. مجموعه این دلایل سبب شده که فیلمساز شخصیتها را در مکانی مستقر کند که ویژگیهای درونی خودشان را در موقعیتهای از پیشتعییننشده به طرز آشکاری بیان کنند؛ خصلتهایی که در حالت عادی و در اجتماعی گستردهتر از ارتکاب به آن دچار شرم و ندامت خواهند شد.
اختصاصی – سینمانیوز