شب گذشته بعد از اکران فیلم لاتاری ،نشست پر حاشیه فیلم با حضور بازیگران و عوامل و رسانه ها برگزار شد
سینمانیوز :
حدادی؛ خبرنگار در ابتدای جلسه در مورد موسیقی فیلم پرسید: این تیتراژ در فیلم ربوده شده هم بود، آیا این اتفاق عمدی بوده یا اینکه به دلیل کم بودن زمان این اتفاق افتاده است؟ مهدویان گفت: به نظرم این موسیقی به کانسپت کار می آمد و دوستش داشتیم و تا همین امروز نمیدانستیم این موسیقی قبلا استفاده شده و بعد از جشنواره فکری خواهیم کرد. البته رایت این موسیقی را از خواننده خریدیم. ممکن است تغییر کند ولی ممکن است تغییری هم نکند.
رجبی؛ خبرنگار پرسید: روزی که در اینستاگرام خط قرمز کشیدید، نمیدانستم چرا و امروز فهمیدم. فیلمسازهای ما کم شدهاند و دلیلش روشن است. در مورد نوع فیلمبرداری فیلم می خواهم بدانم چرا اینقدر تکان داشتید؟
مهدویان گفت: فیلمهای خیلی زیادی امروز ساخته میشوند که این ویژگی را دارند. دنبال امضای کاری نبودم ولی این شیوه را برای فیلمبرداری بهتر میدانستم.
خبرنگار دیگری در ادامه گفت: در مورد پایان بندی فیلم توضیح دهید. اگر همانجایی که دوست اطلاعاتی انتقام فرد جوان را میگرفت فیلم تمام میشد بهتر نبود؟
مهدویان در پاسخ گفت: من فکر میکردم شخصیتها به خصوص موسی ناقص باقی میماند و داستان ناتمام میشد. اینکه شبیه داستانهای قدیمیتر شده، باید بگویم ای کاش رفتارهای ما شبیه گذشته و 40 سال پیش بود. ما در خیلی مسائل عقب گرد کردیم. من فکر می کنم ایرادی ندارد اگر «لاتاری» فیلمهای جاهلی دوره فیلمفارسی را به یاد شما میاندازد
خبرنگار در ادامه گفت: فکر نمیکنید در فیلم «لاتاری» یک جور انتقامجویی شخصی ترویج داده میشود؟ مهدویان گفت: به هر حال این فیلم است و وقتی قانون کارآمد نیست، رفتار فراقانونی پیش می آید و در هرجامعه ای ممکن است رخ دهد. این یک هشدار است که ممکن است منجر به یک جور حادثه شود و در کشور هم شاهد این اتفاقات هستیم.
ایمانیان از مجله خبری مکث گفت: تا اینجای جشنواره بهترین بازیها را داشتید. فکر نمیکنید تا پایان یک سوم اگر فیلم تمام میشد، همه برایتان دست میزدند. شما گفتید این یک فیلم است و اگر قانون درست نباشد هرکس هرکاری میکند این اشتباه است… فیلم شما ممکن است چیزی را ترویج دهد. فیلم شما میتواند ترویج کند که مأموران دولتی میتوانند هرکاری کنند شما نمیتوانید ادعا کنید فیلم شما تاثیری ندارد. شما در مقام موسی قرار گرفتهاید و میگویید کاش رفتار قیصرگونه گذشته را داشتید. من فکر میکنم نباید اینطور فکر کرد… من فکر نمی کنم دستگاه های اطلاعاتی ما آن قدر کمهوشانه اقدام کنند. اگر این فیلم دستاویزی شود در رسانههای مختلف خطرناک نیست؟
فرخنژاد در پاسخ گفت: اگر آدمها بابت نقشها محاکمه میشدند، باید جان لنون بارها کشته میشد و اعدامش میکردند. این فقط یک فیلم است و نگاهی سانسوری است و مثلا میگویند فلان فیلم را به اسکار نبر به این دلیل که مثلا ضد زن است و مردسالار است و… به نظر مرتضی در فیلم عقلانیت حاکم است و جایی که نباید درگیر شد درگیر نمیشود. به نظرم کسی دولت ما را به خاطر فیلمی که زاییده تخیل است محکوم نخواهد کرد.
مهدویان پاسخ داد: اساسا همین نگاه سانسور را به وجود میآورد. این فیلم برای ساخته شدن چندین ماه پشت درهای ساخت ماند و این نگاه غلط است. قهرمانان در همه انواع سینما کار غیرمتعارف میکنند و مثال زیاد داریم. اشکال از همین جا شروع میشود که کاراکتر را نماد کسی میدانند. اینطور نیست. همیشه میگوییم یعنی مردهای ما، مأموران ما و… اینطور هستند؟ باید اجازه داد شخصیتها شکل بگیرند. سنجیدنها سینمای ما را عقیم کرده… این نگرانیها باعث چیده شدن سر و دم فیلمها شده. در فیلمهای مختلف قهرمانان فیلمهای تاریخی هرکاری میکنند و وضعیتی که در زندگی عادی تجربه نمیشود، تجربه میکنند. فیلمهای دیگر هم همینطور است. مثلا فیلمهای حاتمیکیا… نمیتوانیم تصور کنیم کسی شب عید عدهای را گروگان میگیرد که دوستش برای درمان به خارج از کشور برود؟
رضوی گفت: ما نمیخواهیم بگوییم امنیت ملی مهم است، عزت و غیرت مهم نیست. این سه کنار هم معنا دارد. اگر برای یکی دیگری زیر سوال برود، همه چیز خراب شده، تا به حال درباره این مسئله حرفی نزدهایم و درپوشی گذاشتهایم و همه چیز را نفی کردهایم. یک نفر در فیلم است غیرت ملی دارد یک نفر غیرت شخصی. اینها جایی که نیاز شد آمدند به صحنه. بین نجاتدادن جان امیرعلی و دیگری یکی را انتخاب کرد…
امامی خبرنگار پرسید: چرا دبی را انتخاب کردید؟ آیا در ایران تن فروشی و مدلینگ ندارید؟ این طعنه به چیست؟ (پاسخی به این سوال داده نشد)
منصوریان از باشگاه خبرنگاران جوان در انتقاد به جشنواره گفت: چرا اجازه نمیدهند خبرنگاران مصاحبه کنند؟ او از رضوی درباره این پرسید که اگر شخصی جز او بود، آیا این فیلم ساخته میشد یا نه… او از فیلمنامه نویس ابراهیم امینی پرسید چقدر نگاه مهدویان در نگارش «لاتاری» اثر گذاشت؟
رضوی در پاسخ گفت: نمیدانم به دیگران اجازه نگارش این فیلمنامه را میدادند یا نه. ما چند کفش پاره کردیم تا مجوز گرفتیم. از پروانه ساخت تا مرحله دیده شدن، فضاهایی میسازند که باعث ترس همه میشود. اثر خودش خودش را قضاوت میکند تا دیده نشود، نمیتوان حرف زد. ترکیب ما ترکیبی بود که باعث شد مجوز بگیرد. امینی هم گفت: فیلمنامه را به صورت مشترک با محمدحسین مهدویان نوشتیم و تأخیر در صدور پروانه ساخت، به ما اجازه داد روی فیلمنامه کار کنیم. این شیوه ماست. در طول پیش تولید ما فیلمنامه را تقویت میکنیم. ما اصلا روی متن یک نفره کار نمیکنیم. من با مهدویان کار میکنم.
سهرابی از خبرگزاری تسنیم پرسید: یکی از روزنامههای اصلاح طلب زمان ساخت فیلم «لاتاری» یاددداشتی نوشت با مضمون فیلم شما و مستندی در مورد قاچاق دختران ایرانی به دبی. در بخشی از یادداشت نوشته شده بود چرا فیلمسازهای انقلابی در مورد این سوژه فیلم میسازند؟ چرا آنها فقط در مورد غیرت ملی فیلم میسازند؟ رضوی گفت: همه بیایند بسازند. من درخدمتم! هرکس در مورد غیرت سوال داشت، من در خدمتم.
خبرنگاری پرسید: آیا بی غیرتی پدر خانواده باغیرت یک جوان پرشور جواب داده نشد؟ مهدویان گفت: بیزارم از تفسیر نمادی فیلمها. این آفت سینماست. هرچیزی را نمادسازی میکنند و وضع آنقدر افراطی شده که هر کس هرنظری دارد، میگوید و به دیگران القا میکند.
خرمدل از تابناک گفت: ما واقعا اینقدر خبرنگار سینمایی داریم که ای فضا اینجا حاکم شده است؟! سوال من از آقای مهدویان این است که چقدر از فیلمنامه برای گرفتن پروانه ساخت و نمایش و… تغییر کرد؟ مهدویان گفت: واقعا یادم نیست که چقدر را کجا در آوردند؟ سیستم ممیزی در ایران سخت و پیچیده است. جاهای دیگر نمیدانم چگونه است… نسخه اولیه فیلمنامه، پایان خشنتری داشت و فاشیستیتر بود. به نظر می آید فیلم جذابتری هم میشد، ولی ما آن را مدام نرمتر کردیم و همین نتیجه گوگولی (!) که حاصل شد را میبینید. فیلم خرده تغییرات دیگری هم داشت.
جوادی خبرنگار پرسید: برای فیلمبرداری در خارج از ایران میگویند سه کشور را تغییر دادید؟ آیا حقیقت دارد؟
رضوی در پاسخ گفت: ما ممکن است پنج انتخاب هم داشته باشیم… چهار کشور در نظر ما بود. در ابتدا وارد شدیم و به دلایلی که نفهمیدیم چرا مجوزها صادر نشد، در همان کشور دوباره مجوز صادر شد! از این طرف هم هدایت نشدیم و در کشور غریبه، خودمان کارمان را جلو بردیم.
سوال دوم: با توجه به حمایتهای شما ار ریاست جمهوری قالیباف، شما این سیاه نمایی را در آن دوران هم انجام میدادید؟
رضوی پرسید: کجای فیلم سیاه نمایی است؟
جوادی خبرنگار گفت: شما به موضوعی پرداختید که به هر حال قطعا سیاهنمایی از کشور است. چرا قبول نمی کنید کاری که میکنید، به طور نمادین درباره اخلاقیات کشور ماست. شما چهرهای که از ما با این فیلم نشان میدهید، همین است. چرا سیاهنمایی نیست؟
حجازی گفت: اگر لاتاری ساخته شد، نتیجه زحمات رضوی است. همه خط مشی سیاسی من را میدانند. رضوی به خاطر ما و تیم ما پشت فیلم ایستاد. به نظرم بی انصافی است و فکر میکنم تنها ایراد آقای رضوی این است که اصلاحطلب نیست! در قطر با پاسپورت ایرانی پول ما را تبدیل نمیکردند! آنها دلار ما را ریال قطر می کردند. پرضوی گفت: من غیرت را سیاهنمایی نمیدانم. جوشش غیرتی، سیاهنمایی نیست. البته این را بگویم که اگر قالیباف بود من ده روزه فیلم را میساختم…
یک خبرنگار پرسید که چه میشد حاطرات را در فیلم میدیدیم و چه دلیل به حضور دختر بود؟ امینی گفت: اگر رابطه عاشقانه را نمیدیدیم، نمیتوانستیم به نتیجه دلخواه برسیم. به نظرم رابطه باید شکل بگیرد، بعد از دست برود. رضوی گفت: من در مورد امروز حرف میزنم و نمیتوان گفت نقصی نیست و نمیتوان فقر و تبعیض و… را انکار کرد. فیلمیساز باید نکاتی را به جامعه گوشزد کند. اگر از «لاتاری» استقبال میشود، به دلیل بغضهای فروخردهای است که در دل مردم وجود دارد. هنوز مردم عقده اتفاق فرودگاه جده را دارند. ما فیلمسازها باید هزینه بدهیم و حرف مردم را بزنیم.
روزی که گفتند فیلم را بسازی اکران نمیشود، توقیف میشود، ما گفتیم بگذارید بسازیم و اصلا توقیف شود!
در این بخش جواد عزتی با تأخیر به جلسه آمد.
خبرنگاری پرسید: آیا رگ غیرت آخر فیلم، همان نظر شماست؟ به این سوال پاسخی داده نشد.
رضوی گفت: شخصیت مرتضی پاسخ داد و او آنجا بود که توانست به مشکل پیش آمده پاسخ دهد.
او جایی که دید شهروندش به خطر افتاده تلاشاش را کرد.
سازنده فیلم مهدویان است و من تهیه کننده هستم، نمیدانم به این نظر چطور رسیدید؟
احسان عباسی از مجله نقد سینما پرسید: محمودرضوی فیلم قبلیاش در مورد تاریخ انقلاب بود و… چرا فاصله گرفتید؟ سوال دوم از آقای مهدویان، در فیلم قبلی قهرمانانی دارید از جنگ در این فیلم هم کاراکترهایی را از آن دوران دارید آیا در آینده هم چنین قهرمانانی خواهید داشت؟
مهدویان گفت: تا اینجا اینطور پیش رفتم و ممکن است فیلم بعدی هم همینطور باشد. نمیدانم واقعا!
اشرفی از پانا پرسید: قبل از اینکه فیلم ساخته شود گفتند صلاح نمیدانند شما سراغ لاتاری بروید. شخصیتی که حمید فرخنژاد بازی میکند هم همین را میگوید. میخواهم بدانم چطور با صلاحها مبارزه کردید که نمیگذارند برای جوانان فیلم بسازید؟