جهان با من برقص به کارگردانی سروش صحت اولین فیلم بلند سینمایی او نیز هست که به تازگی اکران شده است
سینمانیوز: نگاهی به فیلم جهان با من برقص!
فاطمه فریدن
تصاویر خودمختار و نادیدنی
مرگ و نیستیِ کاراکتر جهانگیر (علی مصفا) در این فیلم حقیقتا به ابزاری برای بیان یک داستان دراماتیک بدل شده است. برادر جهانگیر (کاظم سیاحی) به بهانه زادروزِ جهان، عده ای از دوستان خانوادگی را به محل سکونت جهان در شمال کشور دعوت میکند. چیزی که طی مدت حضور مهمانها در این خانه، مرگ جهان را تحتالشعاع قرار میدهد، مشکلات و بعضا دروغهایی است که کاراکترها از یکدیگر پنهان کرده بودند و اکنون به خاطر آنها مدام در جنگ و نزاع به سر میبرند؛ اما مسئله اصلیِ جهان چیزی به نام «نبودن» در این دنیاست. به همین علت است که با وجود هیاهوی پیرامون اش اما مدام به کنجی میخزد و در خلوت خود مأوا میگزیند.
از میان تمام کسانی که به فاصلهای اندک از جهان در کنار ساحل نشسته و مشغول خوشگذرانی هستند، خواهر جهان، نیلوفر(بهار کاتوزی) تنها کسی است که پرسش اصلی را از برادرش میپرسد؛ تو نمیترسی؟ این پرسش بنیادین که نقطه مرکزی و اساسی فیلم به شمار میرود، همان پرسشی است که مخاطبان طی تماشای فیلم انتظار میکشند که یکی از کاراکترها آن را از جهان جویا شود. اما نیلوفر این سوال را دور از چشم همه و با حالتی بغضآلود از جهان میپرسد. جهان نیز برای آن که بحث را به سوی دیگری منحرف کند و از شدت اندوه نیلوفر بکاهد، ماجرای تنها بودن و ازدواج خواهرش نیلوفر را به میان میکشد. اما به واقع آنچه که جهان ظاهرا بر زبان میآورد با چیزی که در نهاد و نهان او میگذرد، تفاوتی آشکار دارد. جهان در باطن خود از مرگ و نبودناش در این دنیا رضایت ندارد و این حالت را بیش از همه در سکانسی که مهمانها دور میز صبحانه نشستهاند و همگی برای به چنگ آوردن زبان گوسفند بحث و جدل میکنند، به خوبی دیده میشود.
نخستین تصویرِ ذهنی جهان در فیلم با دیدن یک گروه موسیقی در حال نواختن در میان انبوهی از درختها که فقط جهان قادر به تماشای آنهاست به مخاطب معرفی میشود. اما به تدریج و با نمایش صحنهای از حلقآویز شدنِ جهان، معلق میان زمین و آسمان، همآمیزی جهان مرئی و دنیای خیالیِ این کاراکتر شدت مییابد. میتوان این گونه تعبیر کرد که چنین تصویری در این حالت از ابژههای مادی جدا شده و دیگر به آنها وابستگی ندارد. به همین علت است که ناخودآگاه، فضایی است برای جمع آوری تصویرها و تجسمهای آزاد، خودمختار و نادیدنی. چیستی و چگونگی این امر در واقعیت غالبا محل بحث همگان بوده و با آن که در نهاد همه انسانها متجلی میگردد، قابل توصیف نیست.
رویاهای ذهنیِ جهانگیر حد فاصل دو جهانِ ذهنی و ناپیدا نقش میبندند. رویارویی جهان با تصاویر مالیخولیایی و اغلب کابوسگونه، حالتی را پدید میآورد که تصویر رئالیستیِ درونِ خودش را به یکباره شکسته و در حالی که همچنان در منطقِ وجودی خود به واقعیت پایبند است، از هنجارهای واقعیت بگریزد. گریز از جهانِ واقع و ورود به رویاها برای جهانگیر همانند پناه بردن به پناهگاهی امن است که صرفا با فقدان حضور فیزیکیِ آدمهای پیرامون خود معنا مییابد.
اختصاصی سینمانیوز